گوگول

تولد، تولد تولدت مبارك

بازم شادی و بوسه، گلای سرخ و میخک   می گن کهنه نمیشه، تولدت مبارک تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا وجود پاکت اومد تو جمع و خلوت ما تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا الهی که هزار سال همین جشن رو بگیریم به خاطر وجودت به افتخار بودن تو این روز پر از مهر تو با خنده شکفتی با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی تا تو هستی و چشمات بهونه اس واسه خوندن همین شعر و ترانه تو دنیای ما زنده اس واسه تولد تو باید دنیا رو آورد ستاره ریخت رو سرت تو رو تا آسمون برد اینا یه یادگاری توی خاطره هاته ولی به...
30 بهمن 1389

به دنیا خوش اومدی نازنین کوچولو

روز چهارشنبه ۲۷ بهمن از صبح احساس کردم نی نی کم تکون میخوره اما چون شب قبل با آهنگهایی که باباعلی گذاشته بود و نی نی خیلی تو دل مامان وووووووووووول زده بود و خیلی رقصیده بود فکر کردم شاید خسته شده و خوابیده صبح یک کمی خرید کردم و بعد با امیر موسیقی تمرین کردم و ساعت ۲ هم ناهار رفتیم خونه ی مامانی بعد از غذا کمی به پهلو خوابیدم تا تکون بخوری اما نشد خرما و آب قند خوردم اما نشد ساعت ۶ امیرو بردم کلاس موسیقی و به بابایی گفتم که بریم سونوبیوفیزیکال تا از سلامتی عسل خانم اطمینان پیدا کنیم بابا از شرکت بعد از ۴-۵ تلفن من اومد و رفتیم اطهری سونو حدود ۱ساعت اونجا نشستیم تا دکتر اومد و سونو کرد و نمره ی ۶ از ۸ را گزارش کرد با ضربانی که و...
29 بهمن 1389

تعیین تاریخ به دنیا آمدن نی نی

سلام دخمل تپلی مامانی دیروز که رفتم دکتر با خانم دکتر روی تاریخ ۴ اسفند به توافق رسیدیم اما چون اون روز عروسی برادر خانم دکتره قرار شد که صبح ساعت ۶ بیمارستان باشم که زودتر جراحی انجام بشه و دکتر هم به کارش برسه البته اگه دختر کوچولوی من عجله نداشته باشه و نخواسته باشه زودتر بیاد در هر صورت شما خانم کوچولو صاحب اختیاریدو هر موقع اراده کردی بیایی من و بابایی و داداشی از شما استقبال میکنیم خانم دکتر گفت که خیلی مراقبت باشم و اگه تکونات کم شد یا انقباضات شدید شد باید سریع برای زایمان آماده بشیم راستی اینم گفت که وزنت خیلی خوبه شاید م به همین دلیل که نفس مامان به سختی میاد و میره   مامان خیلی دوستت داره داداشی روهم...
27 بهمن 1389

احساسات مامان

سلام نازنینم مامانی دلش حسابی هواتو کرده الانم تو دل مامانی داری ووووووووول می خوری دستم رو گذاشتم تا پاها و دستهای کوچولوت رو بیشتر احساس کنم امروز هم بیشتر از همیشه منتظرت هستم امروز هم عطرت بیشتر از هر وقت دیگه ای تو مشامم پیچیده امروز هم عاشقانه به یاد لمس گونه هایت می نشینم و از خدای بزرگ و مهربان سلامتیت رو در خواست می کنم دوستت دارم موجود دوست داشتنی ...
26 بهمن 1389

ویژه نامه ولنتاین

امروز روز عشاقه می خوام بهت بگم: هر روز که میگذره عاشق تر میشم عاشقا زودتر دلگیر میشن دل نازک تر میشن وقتی نمی بینمت پرغم تر میشم بغض میشم چشمام تر میشن دل ابریم هواتو میکنه عزیزم یک گل سرخ برای خودت از طرف من بگیر و بیا تا توی هوای بارونی دلم دوتایی یه چرخی بزنیم ...
25 بهمن 1389

آخرین دکتر رفتن مامان برای کوچولوی قشنگش

سلام غنچه ی کوچولوی من امروز ساعت ۶ وقت دکتر دارم تا تاریخ اومدنت رو با دکتر هماهنگ کنم  و نامه ی بیمارستانو بگیرم و لحظه شماری کنم تا صورت مثل ماهت رو ببینم خیلی دوست دارم زودتر بغلت کنم خیلی  با اینکه کمی هم از زایمان میترسم  ولی ترس که در برابر نعمت زیبایی مثل تو کاری نمیتونه بکنه راستی امروز با داداشی میرم دکتر داداشی هم خیلی دوستت داره و خوشحال شد که با من میاد دکتر تا صدای قلب قشنگت رو بشنوه به قول داداشی صدای قلب نازنینت مثل قطار تند و سریع من و بابایی هردوتاتونو خیلی دوست داریم و از خدا میخواهیم هردورو سالم و سلامت برامون حفظ کنه انشااله   ...
24 بهمن 1389

تشکر از دوستان

سلام به همه ی دوستان از همه برای این همه لطف و مهربانی سپاسگزارم که وقت گذاشتید و به وبلاگ نی نی سر زدید و مارو با آرزوهای قشنگتون خوشحال کردید بازهم ازتون ممنونم ...
23 بهمن 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گوگول می باشد